روان شناسی و مشاوره

مشاوره قبل از ازدواج

روان شناسی و مشاوره

مشاوره قبل از ازدواج

مهارت های مشاوره

مهارت های مشاوره
ریشه مهارت های مشاوره در نظریه و فرایند آن و پشتوانه آن کار عملی و تحقیق است. مشاور، این مهارت ها را از راه تحصیل علم و کار عملی کسب می کند. این مهارت ها را می توان به مقوله های مهارت های : ارتباطی (Communication skills)، تشخیصی (Diagnostic skills)، انگیزشی (Motivational skills)، و مدیریتی  (Management skills) دسته بندی کرد. روشن است که اینها با هم و با فرایند مشاوره همپوشی و ارتباط متقابل دارند.
مهارت های ارتباطی
مهارت های ارتباطی، خود شامل زیر مجموعه ای از مهارت ها از قبیل توانائی ابراز رفتار توجه آمیز، هم احساسی، کمک به مردم برای صحبت کردن، گوش دادن فعال، پرسیدن، نحوه سوال کردن، دریافت و ارائه باز خورد، و . . . می باشد. در اینجا مهارت های ارتباطی را در ذیل دو زیر مجموعه کلامی و غیرکلامی به اختصار بحث می کنیم.
 
الف) مهارت های ارتباط غیرکلامی
زبان غیر کلامی یکی از وسایل متداول ارتباط جامعه است. در مشاوره نیز که خود یک فرایند تعامل اجتماعی است، ارتباط غیرکلامی برای مشاور و مُراجع، هر دو، مهم می باشد. اهمیت و تاثیر پیام های غیرکلامی در انتقال معنا و احساس، بسیاری از اوقات به حدی زیاد است که پیام های کلامی را تحت تاثیر قرار می دهد و گاه ملاک صدق گفتارمی شود. یکی از شیوه های غیرکلامی مورد استفاده مشاور، ابراز رفتار توجه آمیز است. این رفتار پاسخگوی چند هدف ویژه، شامل ابراز توجه فردی به صورت گوش دادن، ابراز احترام، سرمشق دهی رفتار مثبت، وبهسازی قدرت تمیز مشاور با تمرکز بر مُراجع می باشد. نمونه هایی از رفتار های غیرکلامی عبارتند از : چگونگی تماس چشمی، حالات چهره (لبخند، اخم، تعجب، خستگی، غمگینی، . . .) فاصله از مُراجع، موضع مشاور در اتاق وضعیت بدن نسبت به مراجع (روبه رو، مایل یا دور بودن) کیفیت صدا (تون، بلندی، لرزش، یکنواخت و بی احساس، وضوح)، رفتار غرور آمیز، بازی با انگشتان یا دکمه لباس، . . .
 
ب) مهارت های کلامی
گرچه ممکن است عجیب به نظر برسد، اما ابتدا مهارت گوش دادن را مطرح می کنیم;  زیرا گوش دادن پیش نیاز ارتباط کلامی موثر و در واقع زیر بنای اثر بخش بودن مشاوره است. مشاور بدون "گوش دادن" نمی تواند بداند که مُراجع او کیست، چه ویژگی ها و مشکلاتی دارد و بدون شناخت نمی تواند به او کمک کند. در عین حال گوش دادن یکی از رفتار های دشوار انسان ها است.
 موضوع مهم بعدی در ارتباط کلامی، هنر سوال کردن است. مهارت سوال کردن، مستلزم استفاده از کلمات و عبارت های مناسب، نوع مناسب سوال و توجه به زمان است. هدف از تزریق سوال، ترغیب و تحریص مراجع به صحبت کردن، حفظ تداوم گفت و گو " (چرا فکر می کنید که این واکنش آنها به خاطر وضعیت شما بوده است " ؟)، تصریح گفته ها " (منظورشما چیست" ؟،000 آیا منظورتان را درست فهمیدم ؟") ، و یا اعتبار دادن به گفتار " (از کجا می دانید؟"، " به چه دلایلی اینطور فکر می کنید؟") است. سوال های باز برای استخراج اطلاعات و آشکار ساختن احساسات، در مقایسه با سوال های بسته بهتر و موثرترند. سوال ممکن است مستقیم (مانند "به من بگوئید آیا معتاد هستید؟") ، یا غیرمستقیم (مانند"نظرتان در باره اعتیاد چیست ؟ ") باشد (10، 9، 2). برخی از ویژگی های پرسش مناسب عبارتند از: وضوح، هدف دار بودن، مختصر و صریح، تناسب با سطح سواد و فرهنگ مُراجع، متضمن ارائه پاسخ تشریحی بودن. سوال باید با لحن طبیعی پرسیده شود و در آن تحقیر، استهزاء یا سرزنش نهفته نباشد (13، 11).
 ج) مهارت های تشخیصی
مشاوره کارساز و موثر، مستلزم مهارت در شناخت مُراجع، تشخیص دقیق نگرانی ها و مسایل او و عوامل محیطی موثر بر آن است (2). اگر بناست که مشاور، مُراجع خود را در جریان خودشناسی و رشد کمک کند، بدون تردید باید درک و شناخت کافی از رفتار، شیوه های رفتاری و تحلیل آنها داشته باشد. برخورداری از مهارت های شناختی و تحلیل در زمینه روان شناسی و شاخه های مرتبط با آن مانند روان شناسی اجتماعی، مفید بلکه لازم است (12). همچنین، مشاور باید علاوه بر مهارت های ارتباطی و شناختی، در استفاده از آزمون ها و ابزار های استاندارد روان شناختی نیز دانش و مهارت داشته باشد.
 د) مهارت های انگیزشی
اهداف نهایی مشاوره در واقع به نوعی تغییر در ادراک، نگرش، باورها و رفتار مراجع است. حرکت مراجع به سوی هدف های مشاوره غالبا با مهارت مشاور در برانگیختن مُراجع برای تغییر همبستگی دارد. این کار نیز خود نیاز به برخورداری مشاور از دانش و مهارت های مربوط است (2).
 ه) مهارت های مدیریت
مشاوره باید در محیطی آرام، بدون سر و صدا، خلوت و جایی که مراجع برای صحبت در باره مسایل و نگرانی هایش احساس راحتی کند، برگزار گردد (9، 12). وقتی که فرایند مشاوره آغاز شود، مشاور مسئول مدیریت آن، یعنی حفظ حرکت و پوپایی، روی خط نگه داشتن و پیشرفت آن تا حصول نتیجه است. داشتن حس زمان بندی و کنترل وقت واجد اهمیت است.
خودآگاهی نسبت به رفاه و راحتی مُراجع و اداره فرایند مشاوره در این چارچوب و در راستای اصول و اهداف، از وظایف مدیریتی مشاور است. مدیریت به معنی کارگردانی و اداره خدمات خود مشاور و تشخیص محدودیت های حرفه ای خود او نیز هست. بالاخره اینکه تعیین زمان و روش اختتام به علاوه هرگونه پیگیری و ارزیابی هم عمدتا از مسئولیت های مشاورمی باشد (2).