روان شناسی و مشاوره

مشاوره قبل از ازدواج

روان شناسی و مشاوره

مشاوره قبل از ازدواج

وظایف مشاور

وظایف مشاور
وظیفه اصلی مشاور، این است که به مُراجع و یا خانواده او کمک کند تا به شناخت، نگرش، باور ها و مهارت های مناسبی برای حل مسئله دست یابند که آنان را قادر سازد با مسائل یا تغییرات ناشی از اختلال درسلامتی به نحو موثر عمل نمایند و تطابق یابند. وظایف ذیل به دستیابی به اهداف مشاوره کمک می کند :
1) برقراری ارتباط موثر با مراجع
2) کسب و ارائه اطلاعات لازم از طریق به جریان انداختن و هدایت بحث
3) شناسایی و درک مسئله (های) مُراجع و ابراز این درک به او
افرادی که برای دریافت یاری، مراجعه می کنند خواستار آنند که توسط کارشناسانی که با آن ها مشاوره می نمایند درک شوند. بدین منظورمشاور، ممکن است با تکان دادن سر، نگاه کردن، توجه به مراوده های کلامی و غیرکلامی، پرسیدن و بازتاب دادن آنچه گفته شده، توجه و درک خود از مُراجع را ابراز نماید. یک تاییدیه قوی برای مراجع مبنی براینکه حرف هایش شنیده شده، استفاده از واژه های خود او برای طرح سوال یا مداخله بعدی است. هنگامی که فرد احساس می کند او را درک می کنند، خود تسلایی قابل توجه است;  حتی اگر چیزی ارائه نشود. این احساس همچنین موجب افزایش اعتماد و مشوق آشکار ساختن خود می باشد(4، 7).
 
4) بررسی و تشریح دلالت ها و اثرات مسئله برکار، زندگی، و روابط اجتماعی مُراجع از طریق گفت و گو (4)
5) استخراج و توصیف تمام مسایل و دغدغه های مراجع، آنگونه که خودش آن ها را می بیند (4)
6) توجه و پرس وجو در باره روابط با خانواده، دوستان، کارکنان ومتخصصان بهداشتی دیگر
پرسش هایی که ممکن است در این زمینه مطرح باشد شامل :
Ø     آیا فرد دیگری در باره مسئله اطلاع دارد و چه کسی ؟
Ø     چه فرد یا افرادی ممکن است بیشتر تحت تاثیر باشند و چگونه ؟
Ø     چه کسی تمایل دارد که (در مراقبت و حمایت از مُراجع) درگیر باشد ؟
7) یاری دادن به مُراجع از طریق بحث برای تعیین اولویت ها و ترتیب مسایل برای رسیدگی و حل آن ها (7)
8) درک اینکه مُراجع چگونه به مشکل خود می نگرد و کمک به او برای درنظر گرفتن دیدگاه های دیگر و شناخت ابعاد و جوانب دیگر مسئله
9) کمک به مُراجع برای اینکه احساس کند گزینش های متعددی برای او وجود دارد
در نتیجه ناخوشی یا اضطراب ناشی از مواجهه با مسئله، مُراجع ممکن است احساس کند که راه چاره و تصمیمی برای او وجود ندارد. با چنین احساسی، فرد مقداری از اعتماد به نفس و استقلال خود را از دست می دهد.
10) حفظ درجه ای از بی طرفی در ارتباط باشیوه زندگی مراجع وتصمیماتی که در باره نحوه سازگاری با مسئله خواهد گرفت این به افزایش اعتماد به نفس و احساس استقلال او کمک می نماید
11) کمک به مُراجع برای تدبیر و حل مسایل خود از طریق 
ارتقای سطح دانش و اطلاعات و قادر ساختن او برای نگریستن و تحلیل موقعیت خود از جوانب مختلف، افزایش دامنه انتخاب و تصمیم گیری آگاهانه (4).
12) کمک به تقویت اعتماد به نفس، پذیرش مسئولیت مُراجع و واگذاری مسئولیت به او برای حل مسئله
13) کمک به مُراجع برای تداوم تطابق و تغییر (یعنی هر جا که مناسب باشد او را امیدوار سازید)
14) شناسایی موانعی که ممکن است مانع تغییر شوند و توجه به راهبردهایی برای غلبه بر آن ها  
این ممکن است مستلزم شناسایی تجربه های موفق مُراجع در گذشته برای کسب اعتماد به نفس، یادگیری شیوه های جدید برای تعامل با افرادی که مانع محسوب می شوند، کشف و ابداع برنامه های جدید برای نیل به هدف باشد (7).
15) توجه به اینکه مشکلات مربوط به مراقبت های بهداشتی الزاما مشکل اصلی یا شدیدترین مسئله مراجعان نیستند. به عبارت دیگر نحوه رفتار، واکنش یا تطابق مردم هنگام مواجهه با مسائل مرتبط با سلامتی ممکن است علامتی از مشکلات زمینه ای یا همراه دیگر باشد
از این رو نگریستن به مشکلات طبی مثل بیماری به عنوان مدخلی بر سایر مشکلات ارتباطی و روانی ـ  اجتماعی، قابل توجه است.
16) کمک به مُراجع برای حفظ امید واقع بینانه و تصدیق توانائی های تطابقی او
بدین منظور تغییرات مثبتی که در زندگی مُراجع و در مقابله با مسئله رخ داده است را شناسایی و برجسته کنید.
17) ترغیب و کمک به مُراجع برای اینکه با افرادی که در مراقبت وحمایت از او نقش موثر دارند، تعامل داشته باشد (مثل اعضای خانواده، دوستان، همکاران) 0 این کار به جلوگیری از وابستگی به مشاور یا متخصصان دیگر کمک می کند
18) برای فراهم کردن حفاظت و مراقبت روان شناختی جامع برای مراجع، با پزشکان، پرستاران و متخصصان دیگر تعامل و تشریک مساعی داشته باشید (4)