روان شناسی و مشاوره

مشاوره قبل از ازدواج

روان شناسی و مشاوره

مشاوره قبل از ازدواج

اصول و قواعد مشاوره

اصول و قواعد مشاوره
"اصول" برای سازماندهی برنامه ها، برانگیختن و هدایت فعالیت ها، یک چارچوب فلسفی به وجود می آورد. اصول، رهنمودهایی است که ازروش ها، نتایج پژوهش ها، و تجارب حرفه سرچشمه می گیرد و تجلّی نظرات اکثریت کارشناسان حرفه است. اثربخشی عملکرد حرفه ای با رعایت اصول وقواعد مربوط بسیار همبسته است (2). موارد زیر تحت عناوین اصول وقواعد در منابع مختلف ذکر شده اند :
1) مشاوره مستلزم برقراری رابطه موثر با مراجعان است (8).
  کارل راجرز  (Carl Rogers)  سه ویژگی اساسی را برای اثربخشی مشاوره تعریف کرده است : هم دلی (Empathy)، صداقت (خلوص نیت)، و احترام مثبت غیرشرطی. هم دلی به معنای توانایی درک احساسات و تجربه های مراجعان، همانگونه که خودآن ها احساس می کنند، می باشد. به عبارتی فرد خود را جای دیگری قرار دهد و مسایل را از زاویه چشم او بنگرد (12). قابل توجه است که مشاور، نسبت به احساسات و نگرانی های مُراجع ابراز درک، پذیرش و هم دلی می کند، نه هم دردی. صداقت و خلوص نیت نیز از ضرورت های کار مشاوره و اعتماد و اطمینان مُراجع بدان وابسته است. مشاور، باید نسبت به نگرانی ها و آنچه که مُراجع تجربه کرده حساس باشد، آن ها را به رسمیت بشناسد و درک نماید. مطرح کردن تجارب شخصی خود یا به نحو مناسب از دیگران ممکن است به مُراجع، کمک کند تا دریابد که مشکل او منحصر به خودش نیست، بلکه دیگران نیز مشکلات مشابهی داشته اند و با تدبیر توانسته اند بر آن ها فائق آیند (7). احترام مثبت غیر شرطی به معنی احترام و توجه کامل به ارزش و حریم فرد، بدون در نظر گرفتن فاصله اجتماعی اقتصادی و اینکه شما او را دوست دارید یا خیر، با دیدگاه و رفتارش موافق باشید یا نباشید (10). این زمینه ای غیرتهدیدآمیز را فراهم می کند که در آن مُراجع، خود و موقعیتش را کاوش نماید. این حالت برای آشکار ساختن مسائلی که به باور مراجعان مورد قبول وتایید دیگران نیست، لازم است (3، 7).
2) برنامه مشاوره باید مبتنی بر و متناسب با نیاز ها و ویژگی های منحصر به فرد مراجع و محیطی باشد که مترصد خدمت به آنها است (2).
مشاوران باید به نیاز های روانی ـ اجتماعی، مالی، و معنوی مُراجع، توجه کند (9). از طرف دیگر، بین مسایل مرتبط با سلامتی و محیط روانی اجتماعی (شامل روابط و پیوند های خانوادگی و اجتماعی) تاثیر و تاثر متقابل وجود دارد;  از این رو بسیار مهم است که نسبت به محیط روانی اجتماعی مراجع و نیز محیطی که مشاوره در آن انجام می شود، هشیار باشیم. و خانواده، مهمترین نظام اجتماعی مراجعان است (2، 3، 4).
3) مشارکت فعال مراجع و خانواده در تمام مراحل مشاوره لازم است
چنانکه گفتیم مشاوره، انجام چیزی برای یا به جای مُراجع نیست، بلکه فرایند مشاوره، ارائه کمک و حمایت از مراجعان است تا ابعاد و پیامدهای مسایل خود را واقع بینانه درک کنند، راه حل هایی را بیابند و آنگاه برای انجام راه حلی که برمی گزینند آگاهانه تصمیم بگیرند. از این رو روشن است که مشاوره برمشارکت مبتنی است و مراجعان را باید برای قبول مسئولیت، ترغیب کرد.
4) برنامه ریزی و تهیه طرح یا نفشه ای مشتمل بر اهداف و مقاصد ویژه و دست یافتنی برای کل مشاوره و هر کدام از جلسات مفید، بلکه ضروری است.
این کار احتمال توافق مشاور و مراجع را در باره آنچه که قرار است انجام شود و همچنین امکان ارزیابی پیشرفت مشاوره را افزایش می دهد. داشتن طرح برای هر جلسه به معنی تصورات و سوگیری های از قبل تعیین شده و غیر قابل انعطاف یا تعیین راه حل نیست;  بلکه به هدایت جریان و اثربخشی مشاوره کمک می کند (2،
5) برخورداری از دانش و مهارت کافی در استفاده مناسب از نظریه های روان شناختی و مشاوره، به بهبود فرایند مشاوره و جلوگیری ازسردرگمی در جلسات کمک می کند.
6) مشاوره در محیط های ارائه خدمات سلامتی به تشریک مساعی سایر ارائه دهندگان مراقبت بهداشتی نیاز دارد
فرصت های متنوعی برای ارتقای مشارکت و همکاری در محیط های ارائه خدمات سلامتی وجود دارد;  موارد زیر از آن جمله اند : بحث های موردی;  شرکت در جلسات آموزشی، بحث و گزارش همکاران; درخواست نظارت از همکاران; مشورت خواستن; ارائه اطلاعات هنگامی که مناسب باشد ; انعطاف پذیری و . . . (4).
7) مشاور باید همواره در ارتباط با مراجعان و وضعیت آن ها واقع بین باشد و از هرگونه پیش فرض و پیش داوری در باره دانش، نگرانی ها، علایق و دیدگاه های مُراجع خودداری کند
8) از زبان باید دقیق و مناسب استفاده شود
این بدان خاطر است که هر آن چه در طی جلسه مشاوره و تعامل با مُراجع گفته می شود (و البته به صورت غیرکلامی نیز بروز می یابد) متضمن پیام است و ممکن است ادراک و پاسخ ها را تغییر دهد (4، 9).
9) فرایند مشاوره باید در نهایت به پذیرش مسئولیت و تصمیم گیری آگاهانه توسط خود مراجعه منجر شود
بدین منظور باید به ارتقای شناخت و درک، بهبود نگرش، و یادگیری مهارت های حل مسئله او کمک کرد. با این تلاش ها، یکی از نتایج مشاوره برای مُراجع تقویت اعتماد به نفس و مستقل شدن از رابطه مشاوره است (4،
10) رازداری و حفظ محرمیت
در جریان مشاوره اطلاعات زیادی در باره مشکلات و مسایل خصوصی و احتمالا پریشان کننده مراجعان برای مشاوران بیان می شود. این اطلاعات باید در مقابل دیگران و حتی بستگان مراجع به عنوان راز حفظ شود. درغیر این صورت به اعتماد مراجع به مشاور خدشه وارد می شود (3).
11) اطلاعاتی که ارائه می شود باید صحیح، روشن، دقیق و مناسب باشند (9).

اصول و قواعد مشاوره

اصول و قواعد مشاوره
"اصول" برای سازماندهی برنامه ها، برانگیختن و هدایت فعالیت ها، یک چارچوب فلسفی به وجود می آورد. اصول، رهنمودهایی است که ازروش ها، نتایج پژوهش ها، و تجارب حرفه سرچشمه می گیرد و تجلّی نظرات اکثریت کارشناسان حرفه است. اثربخشی عملکرد حرفه ای با رعایت اصول وقواعد مربوط بسیار همبسته است (2). موارد زیر تحت عناوین اصول وقواعد در منابع مختلف ذکر شده اند :
1) مشاوره مستلزم برقراری رابطه موثر با مراجعان است (8).
  کارل راجرز  (Carl Rogers)  سه ویژگی اساسی را برای اثربخشی مشاوره تعریف کرده است : هم دلی (Empathy)، صداقت (خلوص نیت)، و احترام مثبت غیرشرطی. هم دلی به معنای توانایی درک احساسات و تجربه های مراجعان، همانگونه که خودآن ها احساس می کنند، می باشد. به عبارتی فرد خود را جای دیگری قرار دهد و مسایل را از زاویه چشم او بنگرد (12). قابل توجه است که مشاور، نسبت به احساسات و نگرانی های مُراجع ابراز درک، پذیرش و هم دلی می کند، نه هم دردی. صداقت و خلوص نیت نیز از ضرورت های کار مشاوره و اعتماد و اطمینان مُراجع بدان وابسته است. مشاور، باید نسبت به نگرانی ها و آنچه که مُراجع تجربه کرده حساس باشد، آن ها را به رسمیت بشناسد و درک نماید. مطرح کردن تجارب شخصی خود یا به نحو مناسب از دیگران ممکن است به مُراجع، کمک کند تا دریابد که مشکل او منحصر به خودش نیست، بلکه دیگران نیز مشکلات مشابهی داشته اند و با تدبیر توانسته اند بر آن ها فائق آیند (7). احترام مثبت غیر شرطی به معنی احترام و توجه کامل به ارزش و حریم فرد، بدون در نظر گرفتن فاصله اجتماعی اقتصادی و اینکه شما او را دوست دارید یا خیر، با دیدگاه و رفتارش موافق باشید یا نباشید (10). این زمینه ای غیرتهدیدآمیز را فراهم می کند که در آن مُراجع، خود و موقعیتش را کاوش نماید. این حالت برای آشکار ساختن مسائلی که به باور مراجعان مورد قبول وتایید دیگران نیست، لازم است (3، 7).
2) برنامه مشاوره باید مبتنی بر و متناسب با نیاز ها و ویژگی های منحصر به فرد مراجع و محیطی باشد که مترصد خدمت به آنها است (2).
مشاوران باید به نیاز های روانی ـ اجتماعی، مالی، و معنوی مُراجع، توجه کند (9). از طرف دیگر، بین مسایل مرتبط با سلامتی و محیط روانی اجتماعی (شامل روابط و پیوند های خانوادگی و اجتماعی) تاثیر و تاثر متقابل وجود دارد;  از این رو بسیار مهم است که نسبت به محیط روانی اجتماعی مراجع و نیز محیطی که مشاوره در آن انجام می شود، هشیار باشیم. و خانواده، مهمترین نظام اجتماعی مراجعان است (2، 3، 4).
3) مشارکت فعال مراجع و خانواده در تمام مراحل مشاوره لازم است
چنانکه گفتیم مشاوره، انجام چیزی برای یا به جای مُراجع نیست، بلکه فرایند مشاوره، ارائه کمک و حمایت از مراجعان است تا ابعاد و پیامدهای مسایل خود را واقع بینانه درک کنند، راه حل هایی را بیابند و آنگاه برای انجام راه حلی که برمی گزینند آگاهانه تصمیم بگیرند. از این رو روشن است که مشاوره برمشارکت مبتنی است و مراجعان را باید برای قبول مسئولیت، ترغیب کرد.
4) برنامه ریزی و تهیه طرح یا نفشه ای مشتمل بر اهداف و مقاصد ویژه و دست یافتنی برای کل مشاوره و هر کدام از جلسات مفید، بلکه ضروری است.
این کار احتمال توافق مشاور و مراجع را در باره آنچه که قرار است انجام شود و همچنین امکان ارزیابی پیشرفت مشاوره را افزایش می دهد. داشتن طرح برای هر جلسه به معنی تصورات و سوگیری های از قبل تعیین شده و غیر قابل انعطاف یا تعیین راه حل نیست;  بلکه به هدایت جریان و اثربخشی مشاوره کمک می کند (2،
5) برخورداری از دانش و مهارت کافی در استفاده مناسب از نظریه های روان شناختی و مشاوره، به بهبود فرایند مشاوره و جلوگیری ازسردرگمی در جلسات کمک می کند.
6) مشاوره در محیط های ارائه خدمات سلامتی به تشریک مساعی سایر ارائه دهندگان مراقبت بهداشتی نیاز دارد
فرصت های متنوعی برای ارتقای مشارکت و همکاری در محیط های ارائه خدمات سلامتی وجود دارد;  موارد زیر از آن جمله اند : بحث های موردی;  شرکت در جلسات آموزشی، بحث و گزارش همکاران; درخواست نظارت از همکاران; مشورت خواستن; ارائه اطلاعات هنگامی که مناسب باشد ; انعطاف پذیری و . . . (4).
7) مشاور باید همواره در ارتباط با مراجعان و وضعیت آن ها واقع بین باشد و از هرگونه پیش فرض و پیش داوری در باره دانش، نگرانی ها، علایق و دیدگاه های مُراجع خودداری کند
8) از زبان باید دقیق و مناسب استفاده شود
این بدان خاطر است که هر آن چه در طی جلسه مشاوره و تعامل با مُراجع گفته می شود (و البته به صورت غیرکلامی نیز بروز می یابد) متضمن پیام است و ممکن است ادراک و پاسخ ها را تغییر دهد (4، 9).
9) فرایند مشاوره باید در نهایت به پذیرش مسئولیت و تصمیم گیری آگاهانه توسط خود مراجعه منجر شود
بدین منظور باید به ارتقای شناخت و درک، بهبود نگرش، و یادگیری مهارت های حل مسئله او کمک کرد. با این تلاش ها، یکی از نتایج مشاوره برای مُراجع تقویت اعتماد به نفس و مستقل شدن از رابطه مشاوره است (4،
10) رازداری و حفظ محرمیت
در جریان مشاوره اطلاعات زیادی در باره مشکلات و مسایل خصوصی و احتمالا پریشان کننده مراجعان برای مشاوران بیان می شود. این اطلاعات باید در مقابل دیگران و حتی بستگان مراجع به عنوان راز حفظ شود. درغیر این صورت به اعتماد مراجع به مشاور خدشه وارد می شود (3).
11) اطلاعاتی که ارائه می شود باید صحیح، روشن، دقیق و مناسب باشند (9).